مداخله شامل برداشتن قدمهایی برای بهبود اجراست. مداخله میتونه روی غلبه بر محدودیت ها یا دادن بازخورد مرتبط با تکنیک، با هدفِ بهبودِ تکانه تولیدی توسط اجراگر، تمرکز کنه.
تطبیق محدودیت های اجرای پرتاب
تطبیق محدودیت های اجرای پرتاب
محدودیتها، عوامل کاری، محیطی و فردی هستن که میتونن اجرا رو محدود کنن. در پرتاب، محدودیت های بسیاری در هر دسته، میتونن اجرا رو از مرحله ۱ِ پرتابگر مبتدی تا مرحله ۴ِ اجراگر ماهر، تحت تاثیر قرار بدن. این یه مثال از هر طبقه محدودیت ه که مربوط به اجرای پرتاب ه.
محدودیت های کار: با اندازه های زمین، راکت و دستکش های مورد استفاده ۱۰ ساله ها با بازیکن های حرفه ای فرق میکنه، قوانین بیسبال لازم میدونه که توپ بیسبال ۱۰ ساله ها، اندازه و وزنی مشابه توپ بیسبالیست های حرفه ای داشته باشه. میانگین قد یه مرد ۱۰ ساله، ۱۴۰ سانتیمتره، در حالی که میانگین قد یه پیچر حرفه ای ۱۸۸ سانتیمتره. توپ بیسبال قانونی، محیطی برابر ۲۲/۹ تا ۲۳/۵ سانتیمتر و وزنش ۱/۴ تا ۱/۵ نیوتون داره.
اندازه قانونی توپِ بیسبال، نشونگر یه محدودیت کاری برای اجرای پرتاب ۱۰ ساله هاست. با دستهای کوچکتر و قدرت کمتر نسبت به همتاهای حرفه ای شون، یه ۱۰ ساله متوسط، کمتر میتونه تکانه اعمالی به توپ بیسبال رو هنگام پرتاب، وارد و کنترل کنه. تغییر قوانین برای استفاده از توپ کوچکتر و سبکتر به پیچر های ۱۰ ساله اجازه میده تا سریعتر پرتاب کنن، روی توپ کنترل بهتری داشته باشن (چون همونطور که قبلا گفته شد، لحظه رهاسازی خیلی برای پرتاب موفقیت آمیز حیاتیه) و از چنگک های مختلف روی توپ برای آزمایش پیچ های مختلف (fastball ،slider ،curveball و غیره ) استفاده کنن.
البته سوال اینکه آیا ۱۰ ساله ها اصلا باید تو بازی بیسبال، توپ رو پرتاب کنن، با کوچیک کردن اندازه توپ فرق داره. تو بعضی لیگ های جوانان، از ماشین های پرتاب توپ برای کاهش بار روی بازوهای بازیکنهای جوان و برای ایجاد پرتاب های ثابت (و ترس کمتر از اینکه با یه توپ وحشی مورد اصابت قرار بگیرن)، همونطور که حرکت ضربه شون گسترش پیدا میکنه، استفاده میشه.
محدودیت های محیطی: اندازه زمین بیسبالی که توسط بازیکنای جوانتر در لیگهای سازمانی استفاده میشه، کم شده که نشون دهنده قد کوتاتر و قدرت کمتر بازیکن هاست. اندازه های کوچکتر زمین، شانس موفقیت هنگام پرتاب توپ رو زیاد میکنه و یه مثال سازگاری محیطی برای تطبیق با اجراگر ه.
یه محدودیت محیطی در هر دو سطح ۱۰-ساله ها و حرفه ای، حضور تماشاگر هاست. بیشتر بازیکن های حرفه با غرش تماشاگر به وجد میان اما اضطراب اجرای خوب برای دیگران، مخصوصا والدین، به صورت معکوس روی بیشتر بازیکن های جوون (و همچنین برای بعضی بازیکنهای حرفه ای) تاثیر میزاره. پرتاب، یه حرکت پیچیده ست و برای بازیکن حرکت پرتاب موثر رو یاد میگیره، انجام ندادن یه اجرای خوب جلوی دیگران، میتونه منجر به رهاکردن بیسبال سازمان یافته میشه. برخی از لیگ های ورزشی سازمان یافته، مانع حضور والدین توی مسابقه و تمرین ها میشن تا به بچه ها اجازه بدن تا به خاطر خود بازی، بازی کنن.
محدودیت های فردی: قد کوتاهتر و قدر کمتر یه بازیکن ۱۰-ساله در مقایسه با یه بازیکن حرفه ای نشون دهنده محدودیت های فردیه و بیشتر قانونگذار ها فکر میکنن که بچه ها باید به بیسبال بزرگتر عادت کنن "چون بیسبال اینجوری بازی میشه." با این حال، یه ۱۰ ساله میتونه بلند قد تر و قوی تر از میانگین سنی اش باشه اما هنوز کوتاهتر و ضعیفتر از یه بازیکن حرفه ای مسن تر باشه و اندازه توپ میتونه به ضررش باشه.
واسه همین مهمه که کار و محیط رو نسبت به بچه سازگار کنیم تا اینکه صبر کنیم رشد و پیشرفت نرمال، با محدودیت های کاری و محیطی سازگار بشن. در واقع، سازگاری کار و محیط برای یه اجراگر تفننی در هر سن تا سطح پیشرفت، یه راه عالی برای افزایش لذت و ادامه شرکت در هر حرکتی ه .
وقتی کار و محیط رو نمیشه سازگار کرد، مثلا در فعالیت های رقابتی پیشرفته، اجراگر باید در هر زمان و مکانی، به محدودیت های ساختاری و عملکردی برای اجرا غلبه کنه.
پالایش تکنیک
این روند به چگونگی تولید تکانه توسط اجراگر اشاره میکنه. خطاها در تولید تکانه، دلیل اجرای ضعیف هستن. بازخورد به یه اجراگر برای بهبود اجرا، باید مختص تولیدِ تکانه برای گسترش مومنتوم لازم بدن باشه.
بیشتر موقعیت های ایستا که از آنها به عنوان "نشانه های مربیگری" یاد شده و به عنوان پایه مداخله برای یه اجرای کمتر از قابل قبول استفاده میشوند، دلیل ایجاد تکانه نیستند. یه مداخله معمول اینه که آنالیزور حرکت، یه ژست تو یه موقعیت دلخواه بگیره تا "تکنیک درست" رو نشون بده. برای مثال، در پرتاب، آنالیزور ممکنه سعی کنه تا "موقعیت رهبری-با-آرنج" رو نشون بده؛ با اینکه به ندرت یکی که آرنج یا شونه سالمی داره، خیلی ساده وایمیسته و موقعیت بازو رو تو شکل ۱-۱۶ نشون میده. یه رویکرد دیگه اینه که به یادگیرنده گفته بشه که کسی که با "تصویر ذهنی" یکار رو انجام میده رو نگاه کنه؛ همونطور که آنالیزور میگه "آرنجشو نگاه کن - ببین چجوری بازو رو رهبری میکنه" یا "ببین چجوری ادامه میده." اما همونجوری که قبلا گفتن ش، تمرکز روی موقعیتهای ایستا، چگونگی رسیدن بدن به یه موقعیت دلخواه تصویر ذهنی رو نادیده میگیره.
مراحل حیاتی یه اجرا، آماده سازی و اجرا هستن. وقتی تو اجرا ازشون استفاده میشه، هردو تنش فعال و غیر فعال ماهیچه ها، بخش ها رو میکشن. کشش ماهیچه ها سبب حرکت زاویه ای بخش ها میشن و حرکت زاویه ای بخش ها، تکانه رو در بخش دورتر تولید میکنن.
مداخله ای که براساس تولید تکانه ست باید روی نکات زیر تمرکز کنه:
همه مفصل مورد استفاده یه حرکت باید قبل از حرکت به "جلو" در جهت تکانه دلخواه (مرحله اجرا)، اول "به عقب" حرکت کنن (مرحله آماده سازی) تا از چرخش کشش-کوتاهی سود ببرن. چرخه کشش-کوتاهی، تورک ماهیچه ای اعمالی روی بخش ها رو بهبود میده و سبب میشه که سریعتر بچرخن و تکانه بزرگتری تولید کنن.
از همه مفصلی که میتونن تو اجرا شرکت کنن، استفاده کن. کنار گذاشتن یه مفصل یا مفاصل، تکانه اعمالی رو کاهش میده.
از همه مفاصل به ترتیب استفاده کن، از مفاصل بخش های بزرگتر (معمولا، بخش های نزدیک) تا مفاصل بخش های کوچکتر (بخش های دور). این اجازه تولید نیروی بهینه توسط ماهیچه های بزرگتری که از روی مفصل رد میشن و کنترل بخش های نزدیکتر رو میده.
بازخورد به اجراگر باید روی آموزش حرکت به صورت بخش بخش تمرکز کنه. نشونه ها باید به سمت بخش های بزرگتر و نزدیکتر هدایت بشن. وقتی این بخش ها درست حرکت کنه، بخش های دورتر بخاطر اینرسی عقب میمونن و "تصویر ذهنی" دلخواه تکنیک خوب، تو اجرا دیده میشه.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر